بررسی تطبیقی ابعاد حریم در مسکن سنتی و معاصر با استفاده از مدل تحلیلی BDSR
{
بررسی تطبیقی ابعاد حریم در مسکن سنتی و معاصر با استفاده از مدل تحلیلی BDSR
هانیه اخوت[*]
دکترای معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
Email: h.okhovat@yahoo.com
چکیده
یکی از مهم ترین ابعاد طراحی فضاهای درونی، میزان پیش بینی حریم در آنهاست. حریم در لغت به معنی پیرامون، گرداگرد خانه، مکانی که حمایت و دفاع از آن واجب باشد، است. حریم ایجاد مرز می کند ولی فقط داشتن جدایی نیست. در حقیقت حریم هاله ای به وجود می آورد و مانع از تجاوز دیگران می شود. برای درک حریم فضایی در مسکن می توان از مدل BDSR استفاده کرد. این مدل حریم فضایی را بر اساس چهار تعریف مانع، فاصله، مرتبه و حلقه مورد ارزیابی قرار می دهد. حریم در حقیقت از ابعاد پنهان مسکن است که معماران معاصر برای تأمین خواسته های الهی و معنوی ساکنین محتاج به شناسایی آن می باشند و چنانچه شناسایی حریم فضایی در قالب مدلی تحلیلی سامان گیرد، زمینه های پیش بینی رفتارهای احتمالی در فضاهای مورد نظر مسکن سنتی و تفاوت آن با مسکن معاصر نیز به دست خواهد آمد. روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی و با انتخاب نمونه موردی از خانه های سنتی و معاصر شهر یزد انجام می گیرد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع کمی با استفاده از مدل تحلیلی صورت خواهد گرفت. بررسی تطبیقی صورت گرفته میان دو گونه مسکن سنتی و معاصر نشانگر تحولی چشمگیر در حریم فضایی مسکن معاصر است. این تغییر و تحولات که روز به روز در حال گسترش است و ابعاد حریم را مشکل ساز ساخته است، دلیلی بر بحران هویت مسکن معاصر است که متأسفانه اخیراً گریبان گیر صنعت خانه سازی کشورمان شده است. هرچند امروزه افزوده شدن هویت مدرن امری لاجرم و کاملاً محسوس است. ولیکن این مسئله موجب ظهور هویت های چندگانه با میزان تأثیر متفاوت در کشورگردیده است. لذا مباحث عنوان شده در این مقاله می تواند به عنوان سرآغازی برای بازآفرینی حریم در مسکن معاصر مورد استفاده قرار گیرد.
واژگان کلیدی: ابعاد حریم، مسکن سنتی، مسکن معاصر، شهر یزد
مقدمه
رعایت حریم خصوصی مسکن در بسیاری از آیات قرآن مورد اشاره قرار گرفته است؛ در سوره نور آمده است: "ای کسانی که ایمان آورده اید، به خانه ای غیر از خانه خودتان وارد نشوید، تا زمانی که اجازه گرفته باشید و به افراد منزل سلام کرده باشید، و اگر کسی در منزل نباشد، وارد نشوید تا زمانی که اجازه یابید، اگر از شما خواستند که بازگردید پس داخل نشوید، که این کار باعث اخلاص بیشتر میشود، و خدا آگاه است که شما چه میکنید" (سوه نور، آیه 28، 27). همچنین خداوند محدوده ارتباط بین مردان و زنان غریبه را در نظریه محرمیت تعیین میکند: "ای پیامبر، به دختران و همسرانت و به زنان مسلمان بگو آنها باید لباسهای بیرونی شان را در برابر نامحرمان بپوشند [وقتی در بیرون هستند] که این بهترین راه برای حفاظت از سوء نیت است." (قرآن کریم، احزاب، آیه 59). در احادیث نیز به حفظ حریم مسکن اشارههای بسیاری شده چنانکه پیامبر(ص) می فرمایند: "اجازه [برای ورود به خانه] باید سه بار گرفته شود، و اگر اجازه داده شود [سپس وارد شوید]، در غیر اینصورت بازگردید." همچنین پیامبر(ص) به پیروان خود سفارش می فرمود که بصورت ناگهانی یا مخفیانه وارد منزل دیگران نشوند: " فرد وارد شونده باید به افراد درون منزل اعلام کند که او در حال ورود است، به همان صورتی که او دوست ندارد مادر، خواهر و دخترش در شرایطی که دوست ندارند دیده شوند، او نیز نباید فردی را به این صورت ببیند." (حرعاملی، 1364، ۵٨). از این رو از مسائل عمده ای که در مسکن سنتی به آن توجه شده توجه به حفظ حریم و محرمیت است. حریم ایجاد مرز می کند و به معنای جدایی نیست، بلکه در کلیه شئون زندگی و روابط اجتماعی و به تبع آن در معماری تأثیرگذار است و در عین آنکه حجابی ایجاد می کند، مانع از تجاوز دیگران می شود، تمامیت زندگی را حفظ می کند. حریم حافظ خلوت افراد است تا امکان سیر در حالات درون به دست آید و تعادل میان برون و درون ایجاد گردد. (جبل عاملی، 1374، 110) بر این اساس در این مقاله با استفاده از مدل تحلیلی BDSR ابعاد حریم در 4 نمونه موردی از مسکن سنتی و معاصر در شهر یزد سنجیده می شود. دلیل انتخاب خانه های شهر یزد، حفظ ماهیت کالبدی و معنایی خانه های سنتی و در عین حال خانه سازی(آپارتمان سازی) به شیوه امروز در بافت جدید شهر است که هر دو گونه مسکن(سنتی و معاصر) را به وفور در خود جای داده و برای بررسی مناسب تر از سایر شهرها به نظر می رسد.
معرفی مدل BDSR برای تحلیل «حریم» در مسکن
اصولاً هر مدل تحلیلی به منظور تعمیم به موارد متعدد ارائه می گردد. بدین منظور لازم است:
- اجزا و روابطی را که پس از آن قابل تجزیه شدن نباشد، کشف گردد. این موضوع می تواند به شناخت ساختارهای اولیه مدل بیانجامد.
- ساختارهای اولیه به صورت ایدئوگرام بازنمایی گردد. بدین ترتیب می توان از مشکلات مربوط به عبارات توصیفی رها گشت.
- نحوه ارتباط ساختارهای ابتدایی با یکدیگر نشان داده شود.
- انواع ترکیب بندی در مدل معرفی گردد. بدین ترتیب می توان موارد پیچیده تر را نیز پیش بینی نمود. (راسخی نژاد مقدم، 1385، 58)
در هنگام تحلیل بر اساس مدل، تصمیمات اولیه از آنجا آغاز می شود که آیا فضای مورد نظر فضایی یکپارچه است و یا نیاز به خرد نمودن آن می باشد. در صورت خرد نمودن یک فضای کامل خصوصیاتی بروز می نماید که بر حالات مختلف مجاورت های دو فضا دلالت خواهد نمود. گاه در بین آن دو فضا مانعی قرار می گیرد، گاه یکی از آن دو به نقطه ای دیگر منتقل شده و بین آن دو فاصله به وجود می آید، گاه آنقدر فضاها خرد خواهند گشت که برای رسیدن به فضای آخری می بایست از میان چندین فضای دیگر عبور نمود و در نهایت گاه یک فضا با قرارگیری بین فضاهای دیگر شرایطی خواهد یافت که می توان آن را حلقه اتصال دیگر فضاها دانست. تعاریف زیر، حالاتی هستند که از خرد نمودن یک فضای یکپارچه و کلی با مجاورت های فضایی به وجود خواهند آمد و به عنوان ابعاد حریم فضایی محسوب می گردند.
· مانع (Barrier): خصوصیتی از فضاست که میزان جلوگیری از نفوذ را توسط مرزهای آن فضا مشخص نماید.
· فاصله (Depth): خصوصیتی از فضاست که عمق آن فضا را نسبت به فضاهای دیگر مشخص می نماید.
· مرتبه (Step): خصوصیتی از فضاست که تعداد مراحلی را که می بایست برای رسیدن به یک فضای دیگر پیمود، مشخص نماید.
· حلقه (Ring): خصوصیتی از فضاست که مشخص می نماید یک فضا تا چه میزان میان فضاهای دیگر توزیع شده است. (Colomina, 1994, 18)
حال این سوال مطرح است که چگونه می توان از این خصوصیات ابزاری و تحلیلی برای بررسی حریم فضایی مسکن بهره گرفت؟ پاسخ به این صورت مطرح می شود که در یک چیدمان معماری هیچ گاه نمی توان ادعا کرد که هریک از این خصوصیات تا چه میزان می توانند به افراد مختلف موثر واقع گردند. چرا که تفاوت های فردی تأثیرپذیری از آنها را متفاوت نموده و پاسخ های یکسان به دست نخواهد آمد. لیکن این فرض قابل پذیرش است که هرچه موانع یک فضا از جنسی قوی تر باشد، یا فاصله و مرتبه آن نسبت به فضاهای دیگر بیشتر گردد و یا میزان حلقه شدن آن مابین فضاهای دیگر کمتر شود، دسترسی و نفوذ به آن فضا سخت تر می شود و میزان حریم فضایی بالاتر می رود. چنانچه بتوان برای این خصوصیات قابلیتی در سنجش کسب نمود، می توان به پیش بینی تفاوت های کیفیتی مختلف نیز امیدوار گشت. برای مثال در اغلب خانه های سنتی تعداد مراحلی را که بایستی برای رسیدن به اتاق خواب طی نمود، بیشتر از اتاق مهمان است و این نشانگر حریم فضایی بیشتر اتاق خواب نسبت به مهمان در خانه های سنتی است. از این رو تلاش برای پیشنهاد مدلی تحلیلی برخواسته از این خصوصیات فضایی، با بررسی امکان نفوذ به فضاها می تواند معماران را به پیش بینی میزان حریم آن بستر یاری نماید.
برای رسیدن به مدل BDSR استفاده از ایدئوگرام علاوه بر ساده نمودن نقشه های معماری از مشکلات عبارات توصیفی نیز خواهد کاست. مدل BDSR بر اساس نمایش مانع، فاصله، مرحله و حلقه در پلان به دست می آید. بر این اساس فضاهای اصلی یک پلان معماری را با دایره توخالی، فضاهای ارتباطی را با دایره توپر، فضاهای خدماتی را با دایره و ضربدر و ارتباط مابین آنها با خط نشان داده می شود. لازم به ذکر است موانع فضایی، توسط نمایش یک خط: پله؛ دوخط: جداکننده ضعیف مانند نیم دیوار پیش آمده، دالان باریک و پارتیشن؛ سه خط: دیوار مشخص شده است. بنابراین «سه خط» سخت ترین مانع و «یک خط» آسانترین مانع را نشان می دهد. (همان، 61) همچنین اتاق خواب با حرف اختصاری B، اتاق پذیرایی و نشمین با L، آشپزخانه با K، سرویس بهداشتی با T و ورودی با E نمایش داده می شود. فضاهای ارتباطی نیز با توجه به سلسله مراتب ورود به داخل، شماره گذاری می گردند.
· ابعاد حریم نسبی در مسکن بر اساس مدل تحلیلیBDSR
الف) بررسی موانع نسبی:
مانع می تواند با توجه به میزان بازدارندگی خود به سه دسته تقسیم گردد. مدل اول کاملاً صلب مثلاً یک در، مدل دوم غیرصلب است(مثلاً نیم دیوار، دالان، جداکننده موقتی و یا پارتیشن) و آخری می تواند با به کارگیری جزئیاتی در کف سازی فضاها ایجاد شود و بیشتر با حالتی روانشناسانه همراه گردد. (مثلاً تفاوت در کف سازی، ایجاد پله و...) به طورمنطقی امکان نفوذ به این فضاها از اول به آخر افزایش خواهد یافت. (Chermayeff, 1965, 12)
ب) بررسی فاصله نسبی:
فاصله می تواند با بررسی عمق بین فضاها اندازه گیری شود. موضوع اندازه گیری فاصله نسبت به سه خصوصیت دیگر امری آشنا و ملموس می باشد. برای اندازه گیری فاصله می توان مجموع فواصل یک فضا از فضاهای دیگر یک خانه را به تعداد فضاها منهای یک تقسیم نمود و به این صورت فاصله نسبی آن فضا (Relative Depth) نسبت به کل فضاهای دیگر به دست می آید. (Ibid, 12)
RD=TOTAL/ n-1
ج) بررسی مرتبه نسبی:
مرتبه با تعداد مراحلی که می بایست برای رسیدن به آن فضا پیموده شود، مشخص می گردد. برای اندازه گیری مرتبه نسبی (Relative Step) بر طبق آنکه فضاها چند مرحله از فضای موردنظر دور گشته اند، مرتبه متوسط آن فضا «MS» در سیستم به دست می آید، به عبارتی مجموع مرتبه فضاها از آن نقطه را بر تعداد فضاها منهای یک، تقسیم می شود و در نهایت مرتبه نسبی از این رابطه به دست می آید: (Ibid, 13)
RS=2(MS-1)/n-2
این رابطه ارزشی را در حد فاصله 0 تا 1 ایجاد خواهد نمود. که در آن ارزش کم نشان می دهد آن فضا در کل سیستم دارای مرتبه ای کم بوده و از این رو نفوذپذیر خواهد گشت. از سویی دیگر ارزش بالای این میزان نشان از تمایل آن برای عدم نفوذ خواهد داشت.
RS=2(MS-1)/n-2
MS=TOTAL/n-1
د) بررسی حلقویت نسبی:
حلقه خصوصیتی است که نشان می دهد یک فضا تا چه میزان میان فضاهای دیگر توزیع شده است؛ پس موضوع دیگری با نام حلقویت نسبی(Relative Ring) مطرح می شود. برای به دست آوردن این میزان می توان تعداد حلقه های مستقلی را که از آن فضا می گذرد بر تعداد فضاهای سیستم منهای یک، تقسیم نمود. (Ibid, 13)
n-1 / تعداد حلقه های مستقلی که از آن فضا می گذرد RR=
بر اساس تعاریف فوق، 2 نمونه انتخابی از مسکن سنتی و 2 نمونه از مسکن معاصر مورد ارزیابی و تحلیل قرار می گیرد. که نتایج این تحلیل ها در ادامه به طور کامل بیان گردیده اند. نتایج این بررسی نه تنها اهمیت حریم فضایی در مسکن را نشان می دهد بلکه می تواند در تطبیق با مسکن معاصر، تفاوتهای خصوصیات فضایی مسکن قدیم و جدید را نیز نشان دهد.
تحلیل مسکن سنتی بر اساس مدل
معمار سنتی با توجه به اصل حریم اقدام به طراحی مسکن سنتی می کند. لذا مسکن سنتی محرمیت را با خلق فضای جدید و براساس ایجاد حرمت برای ساکنین و واردین ایجاد می نماید. او ویژگی تفکیک بیرونی و اندرونی و همچنین انحراف دید در ورودی را برای ایجاد مفهوم حریم و محرمیت برمیگزیند. در اصل، تحقق مفهوم بیرونی و اندرونی پاسخی معمارانه به فرمایشات قرآن و احادیث در زمینه محرمیت و خواست های فطری ساکنان مسلمان که همانا محجوب بودن و دوری از چشم نامحرمان است، می باشد و در عین آن، حرمت و احترام میهمانان نیز رعایت می شود؛ بدین ترتیب با حفظ حریم اهل خانه زندگی خانوادگی مختل نمی گردد و باعث افزایش آرامش و تعادل روانی می شود. همچنین از دیگر مصداق های رعایت حریم و ایجاد آرامش روانی، طراحی خانه ها به صورت درون گرا می باشد. این نوع تفکیک و استقلال خانه از محیط پیرامون نیز خود باعث به ارمغان آمدن آرامش درونی می گردد. (مسائلی، 1386، 32)
تحلیل مسکن معاصر بر اساس مدل
در عصر حاضر، حریم خصوصی مسکن قربانی عوامل اقتصادی و اجتماعی شده است. امروزه با حذف تمام یا قسمتی از عناصر توزیعی شامل حیاط، غلامگردش، هشتی و ایوان، دالان و فضاهای بینابین در برخی از واحدهای مسکونی، از میزان امنیت و حفاظت به طور مشخصی کاسته شده است و نقش اتصال دهنده بین اجزا را تنها راهروها بر عهده دارند. (فلامکی، 1384، 241) همچنین در شرایط حاضر، توسعه متراکم مسکونی در شهرها و فشردگی طرح بناها امکان تحقق حیاط مرکزی که درون گرایی را تشدید می کرد و در اصل تمامی پنجره های اصلی خانه رو به آنجا باز می گردید و رو به بیرون تنها روزنه های بسیار کوچکی باز می شد، را به مخاطره افکنده است. عموماً در مسکن معاصر اجزا دارای استقلال عمل نیستند و حریم ها نامشخص است. در حقیقت تمامی این تحولات ابتدا از دوره قاجار شروع و سپس در دوره پهلوی اول و دوم باعث کمرنگ شدن درون گرایی و آشکار شدن مظاهر برون گرایی در خانه ها گردید که تا به امروز نیز ادامه یافته است.
·
بررسی تطبیقی ابعاد حریم در مسکن سنتی و معاصر(نتایج مدل):
نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه تطبیقی مسکن معاصر و سنتی به شرح زیر بیان می گردد:
1- در خانه های سنتی اتاق مهمان (پنج دری) تعداد بیشتر و نفوذ به آن دشوارتر بوده است به طوریکه موانع نسبی (RB) در خانه عرب کرمانی برابر 28 و در خانه بی بی رقیه برابر 25 است. ولیکن در خانه ها معاصر موانع فضای پذیرایی ضعیف گشته اند. به طوریکه موانع نسبی اتاق پذیرایی در بازه 20 تا 22 متغیر هستند و این نشان می دهد در پلان خانههای سنتی علاوه بر استفاده از موانعی قوی تر تفکیک اتاق مهمان از دیگر فضاها با ویژگی فاصله نیز تلفیق می گشت.
2- در مورد موانع در اتاق های خواب در خانه های سنتی که معمولا سه دری این وظیفه را انجام می داد می توان بیان کرد که خانه های کوچکتر که یک حیاط مرکزی داشتند مانند بی بی رقیه موانع نسبی(RB) درصد پایین تری را به خود اختصاص داده اند و در خانه های بزرگتر عرب کرمانی موانع نسبی اتاق خواب بیشترند. این نشانگر رابطه مستقیم وسعت منزل با موانع و عدم نفوذ آسان به به محل استراحت و خواب می باشد. در خانه های معاصر مورد بررسی به علت استفاده از درب ورودی برای تک تک اتاق ها موانع نسبی همچنان در سطح نسبتاً بالایی ارزیابی شده اند، ولیکن فاصله نسبی اتاق های خواب که کاملا کاهش یافته نشانگر این است که میزان موانع نسبی تنها به دلیل استفاده از مانع «درب» که بالاترین میزان بازدارندگی را به خود اختصاص می دهد است، چنانکه درب اتاق باز بماند موانع نسبی اتاق خواب به شدت کاهش می یابد و از راهرو یا اختلاف سطح برای افزایش موانع نسبی استفاده نشده است.
3- در مورد ورودی باید اذعان کرد که در خانه های سنتی بیشترین موانع نسبی مربوط به ورودی خانه ها می باشد و این مسئله نشانگر اهمیت وجود مانع در دنیای درون و دنیای بیرون خانه می باشد. در خانه های معاصر با جهت شمالی نیز به دلیل وجود حیاط در جلوی خانه این خصوصیت تا حد زیادی رعایت می شود.
4- در خانه های سنتی فضای آشپزخانه در جهات فرعی حیاط مرکزی قرار گرفته که موانع نسبی بالایی را به خود اختصاص می دهد. به نظر می رسد در خانه های سنتی سعی بر آن بوده تا آشپزخانه و یا همان مطبخ دور از دسترس و چشم افراد نامحرم قرار گیرد و به گونه ای فضای خدماتی و فرعی خانه محسوب می شده است. در صورتی که چنین دیدگاهی نسبت به فضای آشپزخانه در خانه های معاصر از بین رفته و بنابراین خصوصیت موانع نسبی نیز در این فضا کاهش یافته است. علی الخصوص برخی از خانه های معاصر که به صورت آشپزخانه باز ( OPEN) طراحی شده اند، از میزان این مانع کاسته شده است و بیشتر فضای آشپزخانه در ارتباط با در ورودی خانه قرار گرفته که این ارتباط در خانه های امروزی مورد پسند و مناسب است و توصیه می گردد.
5- سرویس بهداشتی نیز از دیگر فضاهایی است که موانع نسبی آن در دوره سنتی و معاصر به میزان زیادی تغییر کرده است و دلیل آن قرار گیری سرویس بهداشتی در داخل فضای خانه و در ارتباط کامل با سایر فضاهاست. در خانه های سنتی فضای آبریز و یا همان سرویس بهداشتی، فضایی آلوده به شمار می رفت که منبع گازهای بدبو و مضر برای ساکنین بود. به همین دلیل دورافتاده ترین بخش خانه در گوشه های حیاط مرکزی به قرارگیری این فضا اختصاص می یافت. در خانه های امروزی به ناچار این فضا در داخل خانه قرار گرفته و اثرات زیانبار ناشی از ساطع نمودن گازهای نامطبوع و بدبو به داخل ساختمان را نیز به دنبال دارد. کم شدن فاصله نسبی این فضا با سایر فضاها در خانه، گواهی بر این ادعاست.
6- فاصله نسبی (RD) که برای اندازه گیری عمق بین فضاها کاربرد دارد از جمله مواردی است که نسبت به سایر فاکتورها تغییرات بسیاری کرده است و بزرگترین دلیل آن، کم شدن وسعت خانه ها می باشد. در برخی موارد، کم شدن فاصله میان فضاها در خانه های معاصر ادغام فضاها را در بر داشته است به طوریکه در مسکن جدید فضاهای بسیاری وجود دارد که خصوصیات آنها با یکدیگر متناظر می باشند. (مثلاً اتاق های خواب با هم، آشپزخانه و پذیرایی با هم) ولیکن در مسکن سنتی هیچ دو فضایی را نمی توان یافت که خصوصیاتی نظیر هم داشته باشند، این به معنای از بین رفتن تنوع در ذات کیفیت فضایی چیدمان های امروزی است و احتمالاً به همین علت است که غالبا در بازسازی خانه ها، جای برخی از فضاها به راحتی با یکدیگر جابه جا می شود و به طور قطع این جابه جایی در فضای خانه های سنتی به راحتی امکان پذیر نبوده است.
7- فاصله نسبی اتاق مهمان در خانه های سنتی رفتار جالب توجهی دارد. با اینکه خانه عرب کرمانی دو حیاط مجزای بیرونی و اندرونی دارد و خانه بی بی رقیه تنها یک حیاط دارد ولیکن در هر دو نمونه در حدود 16.5 می باشد. بنابراین یافته ها نشان می دهد این مقدار بسته به وسعت خانه کاملاً متغیر است و تفکیک خانه به دو بخش بیرونی و اندرونی بر موانع و مرتبه نسبی تأثیر گذاشته و بر افزایش فاصله نسبی تأثیر چندانی ندارد.
8- در خانه های سنتی هم فاصله نسبی و هم موانع نسبی اتاق های خواب در حد بالایی است و این مسئله نشانگر عدم نفوذپذیری آسان به محل خواب و استراحت ساکنین بوده که با محرمیت در ارتباط کامل است. در خانه های معاصر فاصله نسبی اتاق های خواب به میزان زیادی کاهش یافته است. هرچند در تمامی موارد با استفاده از موانعی مانند «درب» میزان موانع نسبی اتاق های خواب را بالا برده اند ولیکن بهره گیری از «درب» به تنهایی نمی تواند مناسب باشد و در خانه هایی که تفکیک حوزه فضایی با استفاده از راهرو صورت گرفته است، مانند نمونه تیپ 1 که توسط یک راهروی پله دار و یک پاگرد از فضای پذیرایی خانه جدا گشته و مانع نسبی 35 را که تقریباً برابر و یا بیشتر از موانع نسبی خانه های سنتی می باشد، به خود اختصاص داده است.
9- فاصله نسبی ورودی در خانه های سنتی بسیار بالا بوده، به طوریکه در خانه بی بی رقیه بیشترین فاصله نسبی مربوط به ورودی است. در این مورد فقط یک ورودی و یک حیاط مرکزی وجود دارد. در تمامی خانه هایی که دو ورودی دارند و یا یک ورودی که بین دو حیاط مرکزی تقسیم می شود (مانند خانه عرب کرمانی) فاصله نسبی ورودی به مقدار کمی کاهش یافته است و این مسئله به دلیل آن است که یکی از ورودی ها به سمت اندرونی و دیگری به سمت بیرونی هدایت می شود و در حقیقت وظیفه هدایت مسیر توسط دو مسیر مجزا صورت می گیرد. در خانه های معاصر فاصله نسبی ورودی کاهش یافته و می توان این را به کوچک تر شدن مساحت خانه ها نسبت داد. در نمونه های خانه های شمالی به دلیل اینکه حیاط در ابتدای خانه قرار می گیرد فاصله نسبی ورودی افزایش چشمگیری می یابد. به نحوی که در نمونه شماره 1 که در جهت شمالی است فاصله نسبی ورودی برابر 12.12 و در نمونه تیپ 2 که جنوبی است برابر 8.7 می باشد.
10- نتایج تحلیل نشان می دهد آشپزخانه جزء فضاهایی است که فاصله نسبی آن در خانه های سنتی و معاصر تغییر زیادی پیدا کرده است. در خانه های سنتی آشپزخانه در فاصله نسبی بالایی قرار داشته و معمولاً از در ورودی خانه و سرویس بهداشتی (آبریز) با فاصله قرار می گرفته است. این مسئله در خانه های معاصر بالعکس شده است به نحوی که آشپزخانه فاصله نسبتاً کمی با در ورودی و سرویس بهداشتی دارد. البته کم شدن فاصله تا در ورودی مورد تأیید ساکنین امروزی است. ولیکن کم شدن فاصله بین آشپزخانه و سرویس بهداشتی که اکثر نمونه های مورد بررسی معاصر رخ داده است، از لحاظ بهداشتی نامناسب می باشد و بایستی حتی الامکان این دو فضا از هم فاصله بگیرند.
11- در خانه های معاصر با دو نوع خانه با نشیمن و بدون نشیمن روبه رو هستیم که در آپارتمان های بدون نشیمن تنها از یک فضا برای گردهمایی خودمانی و پذیرایی استفاده می شود. در بررسی نمونه تیپ 1 از نوع خانه های بدون نشیمن و نمونه تیپ 2 از نوع خانه هایی هستند که پذیرایی و نشیمن در آنها تفکیک گردیده است. تحلیل این دو نوع مسکن معاصر نشانگر خصوصیات فضایی متفاوت در ویژگی های مانع، مرتبه و حلقه می باشد. به گونه ای که نشیمن، فضایی است با مرتبه کم و حلقویت زیاد که نسبت به کل فضاهای دیگر یک مجموعه نفوذ به آن آسانتر خواهد بود. در حالیکه اتاق پذیرایی عکس این شرایط را دارد. چرا که می بایست با ایجاد شرایطی سخت تر برای نفوذ هم برای فرزندان و دیگر افراد ساکن در منزل و هم میهمانان با بقیه فضاهای منزل محدودیت هایی را ایجاد نماید و به این صورت محرمیت لازم ایجاد گردد. در نمونه های مورد بررسی بدون نشیمن فضای L1 هم به عنوان نشیمن و هم پذیرایی مورد استفاده قرار می گیرد و L2 به عنوان ناهارخوری استفاده می گردد. در نمونه های نشیمن دار L1 فضای پذیرایی و L2 نشیمن می باشد. همان طور که مشخص است در نمونه بدون نشیمن حلقویت نسبی(RR) فضای L1 (نشیمن و پذیرایی با هم) برابر 0.25 و مرتبه نسبی آن برابر 1.33 می باشد که نشانگر حلقویت نسبی زیاد و مرتبه کم می باشد و این در حالیست که در نمونه تیپ 2 که نشیمن و پذیرایی از هم تفکیک شده اند، حلقویت نسبی فضای L1 که تنها کاربری پذیرایی دارد، برابر صفر و مرتبه نسبی برابر 1.66 است که این نیز بیانگر حلقویت کم و مرتبه بیشتر می باشد. همچنین در خانه تیپ 2، فضای L2 که به عنوان نشیمن مورد استفاده قرار گیرد، دارای حلقویت نسبی زیاد و مرتبه کم نسبت به سایر فضاها می باشد، که این مسئله مطابق با اصول جانمایی فضای نشیمن و پذایرایی در مسکن می باشد و برای آرامش ساکنین نیز مناسب تر است. زیرا هنگامی که این دو فعالیت به یک فضا منتقل شوند، آن فضا در درون خود با امری متضاد مواجه می گردد که مشکل آن را نمی توان تنها با تغییر در ابعاد فضا حل نمود، چرا که بنا اساساً از شیوه تقسیم و شرایط حاصل گشته از خصوصیات فضاهای خود رنج می برد. به عبارتی فضایی خلق گشته که می بایست هم نفوذپذیر باشند و هم نباشند.
12- در خانه های سنتی تعداد مراحلی که بایستی طی کرد تا به اتاق های خواب (سه دری) رسید، بیشتر بوده و بنابراین مرتبه نسبی اتاق خواب میزان بیشتری نسبت به نمونه های امروزی داشته است. در این خانه ها گاهی بالا بودن مرتبه نسبی به حدی می رسد که در بسیاری از خانه ها فضای بیرونی و اندرونی از هم تفکیک می شوند و فضای اندرونی به محل زندگی ساکنین خانه اختصاص می یافت و بنابراین برای رسیدن از بخش های مختلف خانه به اتاق های خواب بایستی مراتب بیشتری پیموده شود. تحلیل خانه هایی که دو بخش اندرونی و بیرونی مجزا دارند(خانه عرب کرمانی) نیز نشانگر مرتبه نسبی بیشتر در اتاق خواب است. در مقابل از مرتبه نسبی اتاق خواب در خانه های معاصر به شدت کاسته شده به طوریکه در دو نمونه مورد بررسی علی الخصوص در نمونه تیپ 2 که مرتبه نسبی 1.5 دارد، اتاق خواب به گونه ای قرار گرفته که هیچ گونه حریمی میان آن و اتاق پذیرایی مهمان در نظر گرفته نشده است و این مسئله می تواند از لحاظ حفظ حریم ساکنین خانه مشکل ساز باشد.
13- مرتبه نسبی در ورودی خانه های سنتی و خانه های معاصر تفاوت چندانی با یکدیگر نکرده و در همه خانه ها (هم در سنتی و هم در معاصر) در بازه میان 2 تا 3.33 متغیر است. این مسئله نشان می دهد در نمونه های مورد بررسی همچنان فضاهای مختلفی برای ورود به خانه های معاصر در نظر گرفته شده که میزان مرتبه نسبی آن را نسبتاً بالا برده است. هرچند ریز فضاهایی شامل هشتی و دالان ورودی در خانه های معاصر حذف شده ولی قرارگیری عناصری مانند حیاط، راه پله و یا راهرو میزان مرتبه نسبی این خانه ها را در حد تقریباً مناسبی نگه داشته است.
14- مرتبه نسبی سرویس بهداشتی در خانه های سنتی و معاصر با یکدیگر تفاوت دارد. طوریکه مرتبه نسبی در خانه های سنتی بالاتر و در خانه های معاصر کمتر است. و این مسئله نشانگر این مطلب است که در خانه های سنتی، با توجه به اینکه سرویس بهداشتی مکانی آلوده محسوب می گردد لذا تعداد مراحلی که برای رسیدن به آن بایستی پیمود، افزایش یافته و در برخی نمونه ها بیشترین مرتبه نسبی مربوط به این فضا می باشد. این در حالیست که به ناچار و به دلیل آپارتمان نشینی مرتبه نسبی سرویس بهداشتی در خانه های امروزی کاهش یافته و حتی در برخی نمونه ها مانند نمونه تیپ 1 تنها با دو حرکت (2 مرتبه) از سرویس بهداشتی به آشپزخانه راه دارد. لازم به ذکر است در خانه های سنتی کمترین مرتبه بین سرویس بهداشتی و آشپزخانه 3 می باشد(خانه بی بی رقیه) که در آن نیز با افزایش موانع نسبی که شامل استفاده از راهرو های طولانی و ریز فضاهای جداکننده و چندین درب این کمبود، تعدیل شده است. (مانع نسبی در حدود 8)
15- نتایج تحلیل نشان می دهد میزان حلقویت نسبی در تمامی فضاهای یک خانه سنتی بسیار بیشتر از فضاهای خانه های معاصر است. طوریکه در اتاق مهمان، اتاق خواب، آشپزخانه و یا سرویس بهداشتی این توزیع فضایی دیده می شود. همان طور که نتایج دریافتی نشان می دهد بیشترین فضایی که مابین فضاهای دیگر توزیع شده، مربوط به اتاق مهمان می باشد. البته در خانه های سنتی تنها یک اتاق مهمان موجود نبود و حتی یک فضا به نام بیرونی به پذیرایی مهمان اختصاص می یافت که این نشانگر سنت دیرینه ایرانیان و توصیه های اسلام در خصوص گرامی دانستن مهمان و ارج نهاندن به حضور وی در خانه، بوده است. در خانه های امروزی بنا به کوچک شدن وسعت خانه ها، فضای مهمان کاهش یافته طوریکه در برخی خانه ها به ناچار فضای نشیمن و فضای پذیرایی مهمان در یکدیگر ادغام شده اند و همان طور که بیان گردید، مشکلاتی در این زمینه توزیع فضایی این در فضا ایجاد کرده اند. که حتی الامکان برای حل این مشکل جداسازی فضای نشیمن و پذیرایی از یکدیگر توصیه می گردد.
نتیجه گیری
مسکن سنتی ایران با بهره گیری از تعالیم اسلامی ساختاری را ارائه می دهد که موجب تحکیم روابط اجتماعی و آرامش روانی افراد در رابطه با یکدیگر می گردد. در حقیقت خانه و خانواده در اسلام حدود و حریمی دارد که بایستی رعایت شود و مورد تعدی و مرزشکنی قرار نگیرد. بر این اساس در این مقاله ابعاد حریم در چهار مقوله موانع نسبی، فاصله نسبی، مرتبه نسبی و حلقویت نسبی در دو گونه مسکن سنتی و مسکن معاصر درنظر گرفته شد و مورد بررسی تطبیقی قرار گرفت. بررسی تطبیقی صورت گرفته نشانگر تحولی چشمگیر در حریم فضایی مسکن معاصر است. این تغییر و تحولات که روز به روز در حال گسترش است و ابعاد حریم را مشکل ساز ساخته است، دلیلی بر بحران هویت مسکن معاصر است که متأسفانه اخیراً گریبان گیر صنعت خانه سازی کشورمان شده است. هرچند امروزه افزوده شدن هویت مدرن امری لاجرم و کاملاً محسوس است. ولیکن این مسئله موجب ظهور هویت های چندگانه با میزان تأثیر متفاوت در کشورگردیده است. در ایران پس از انقلاب اسلامی احیاء مذهب به عنوان اصلی ترین بخش از حیات اجتماعی جامعه ایرانی موضوع اصلی قرار گرفت و رویکرد دینی در تمامی شئون زندگی اجتماعی مدنظر واقع گردید. هرچند که دین به عنوان یک اصل پذیرفته شده پس از انقلاب هرگز به دنبال افتراق میان افراد مختلف جامعه نبود و همواره شعار برابری انسان ها و احترام به اندیشه ها مطرح بوده اما رویکردهای تندرو و تمامیت طلب که از دین به عنوان ابزاری جهت در اختیار گرفتن همه عرصه ها در کشور استفاده کردند، موجب پدیدار گشتن شکاف های بسیار عمیقی میان افراد مختلف اجتماع با عقاید مذهبی متفاوت گردیدند و نتیجه آن به انزوا رفتن یا مهاجرت بخشی از اجتماع ایرانی بود که همسو با این جریان فکری در جامعه نبودند؛ در نتیجه تعلق خاطر نسبت به جنبه های دیگر حیات اجتماعی و مدنی نیز رفته رفته کمرنگ گردید. پیامد این موضوع مسئله هویت نیز در ارتباط جدایی ناپذیر با مذهب قرار گرفت و آنها که از میوه ممنوعه چیدند متهم به بی هویتی گردیدند. همچنین اگر در سال های اخیر معماری مذهبی صورت گیرد بیشتر متوجه مکان های مذهبی مانند مسجد است و بناهایی مانند مسکن کمتر مورد توجه می باشند. همین مسئله موجب به وقوع پیوستن بحران هویت در طراحی و ساخت مسکن کشورمان شده که برخی از اصول طراحی مسکن سنتی مانند اهمیت دادن به اصل حریم نیز مختل گردیده است. حتی چنانچه خانه هایی با الگوی ایرانی- اسلامی طراحی و ساخته شود، گسسته و لجام گسیخته است که بیشتر رویکردی دکوراتیو را در بر دارد و بیانگر مفاهیم حریم و محرمیت به کار رفته در خانه های سنتی نمی باشد. لذا مباحث عنوان شده در این مقاله می تواند به عنوان سرآغازی برای بازآفرینی حریم در مسکن معاصر مورد استفاده قرار گیرد.
منابع و مراجع
· قرآن کریم
· جبل عاملی، عبدالله.(1374)، خانه های اصفهان در دروان معاصر، مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، ارگ بم، ج 4، سازمان میراث فرهنگی، تهران.
· حاجيقاسمي، کامبيز.(1375)، گنجنامه فرهنگ آثار معماري اسلامي ايران، خانه های یزد، دانشگاه شهيد بهشتي، دانشکده معماري و شهرسازي، مرکز اسناد و تحقيق: شرکت توسعه فضاهاي فرهنگي.
· حر عاملي، محمد بن حسن. (1364)، ترجمه وسائل الشيعه، کتاب جهاد النفس، مترجم علی صحت، ناشر ناس.
· دیلمان، هارالد.(1354)، یورک کی رخه نمان و هربرت فیفر، ترجمه و تنظیم: انجمن تعاون دانشجویان، دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.
· راسخی نژاد مقدم، مرتضی.(1385)، زبان پنهان فضا، پایان نامه دکتری دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده معماری و شهرسازی.
· فلامکی، محمدمنصور.(1384)، حریم گذاری بر ثروت های فرهنگی ایران، چاپ نخست، تهران، نشر فضا، تهران.
· مسائلی، صدیقه. (1386)، نقشه پنهان، دست آورد باورهای دینی در معماری. تحلیل تأثیر تفکر اسلامی بر مسکن سنتی کویری ایران: نمونه کرمان، پایان نامه دکتری معماری، دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا.
· مهندسین مشاور آرا. (1390)، طراحی و ساخت آپارتمان مسکونی منطقه صفاییه یزد.
· Chermayeff, Serge.(1965), Title Community and privacy; Toward a new architecture of humanism Contributor Alexander, Christopher, Publisher Anchor Books Doubleday.
· Colomina, Beatriz.(1994), Title Privacy and publicity: modern architecture as mass media Publisher MIT Press.
بررسی تطبیقی ابعاد حریم در مسکن سنتی و معاصر با استفاده از مدل تحلیلی BDSR
هانیه اخوت[*]
دکترای معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
Email: h.okhovat@yahoo.com
چکیده
یکی از مهم ترین ابعاد طراحی فضاهای درونی، میزان پیش بینی حریم در آنهاست. حریم در لغت به معنی پیرامون، گرداگرد خانه، مکانی که حمایت و دفاع از آن واجب باشد، است. حریم ایجاد مرز می کند ولی فقط داشتن جدایی نیست. در حقیقت حریم هاله ای به وجود می آورد و مانع از تجاوز دیگران می شود. برای درک حریم فضایی در مسکن می توان از مدل BDSR استفاده کرد. این مدل حریم فضایی را بر اساس چهار تعریف مانع، فاصله، مرتبه و حلقه مورد ارزیابی قرار می دهد. حریم در حقیقت از ابعاد پنهان مسکن است که معماران معاصر برای تأمین خواسته های الهی و معنوی ساکنین محتاج به شناسایی آن می باشند و چنانچه شناسایی حریم فضایی در قالب مدلی تحلیلی سامان گیرد، زمینه های پیش بینی رفتارهای احتمالی در فضاهای مورد نظر مسکن سنتی و تفاوت آن با مسکن معاصر نیز به دست خواهد آمد. روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی و با انتخاب نمونه موردی از خانه های سنتی و معاصر شهر یزد انجام می گیرد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع کمی با استفاده از مدل تحلیلی صورت خواهد گرفت. بررسی تطبیقی صورت گرفته میان دو گونه مسکن سنتی و معاصر نشانگر تحولی چشمگیر در حریم فضایی مسکن معاصر است. این تغییر و تحولات که روز به روز در حال گسترش است و ابعاد حریم را مشکل ساز ساخته است، دلیلی بر بحران هویت مسکن معاصر است که متأسفانه اخیراً گریبان گیر صنعت خانه سازی کشورمان شده است. هرچند امروزه افزوده شدن هویت مدرن امری لاجرم و کاملاً محسوس است. ولیکن این مسئله موجب ظهور هویت های چندگانه با میزان تأثیر متفاوت در کشورگردیده است. لذا مباحث عنوان شده در این مقاله می تواند به عنوان سرآغازی برای بازآفرینی حریم در مسکن معاصر مورد استفاده قرار گیرد.
واژگان کلیدی: ابعاد حریم، مسکن سنتی، مسکن معاصر، شهر یزد
مقدمه
رعایت حریم خصوصی مسکن در بسیاری از آیات قرآن مورد اشاره قرار گرفته است؛ در سوره نور آمده است: "ای کسانی که ایمان آورده اید، به خانه ای غیر از خانه خودتان وارد نشوید، تا زمانی که اجازه گرفته باشید و به افراد منزل سلام کرده باشید، و اگر کسی در منزل نباشد، وارد نشوید تا زمانی که اجازه یابید، اگر از شما خواستند که بازگردید پس داخل نشوید، که این کار باعث اخلاص بیشتر میشود، و خدا آگاه است که شما چه میکنید" (سوه نور، آیه 28، 27). همچنین خداوند محدوده ارتباط بین مردان و زنان غریبه را در نظریه محرمیت تعیین میکند: "ای پیامبر، به دختران و همسرانت و به زنان مسلمان بگو آنها باید لباسهای بیرونی شان را در برابر نامحرمان بپوشند [وقتی در بیرون هستند] که این بهترین راه برای حفاظت از سوء نیت است." (قرآن کریم، احزاب، آیه 59). در احادیث نیز به حفظ حریم مسکن اشارههای بسیاری شده چنانکه پیامبر(ص) می فرمایند: "اجازه [برای ورود به خانه] باید سه بار گرفته شود، و اگر اجازه داده شود [سپس وارد شوید]، در غیر اینصورت بازگردید." همچنین پیامبر(ص) به پیروان خود سفارش می فرمود که بصورت ناگهانی یا مخفیانه وارد منزل دیگران نشوند: " فرد وارد شونده باید به افراد درون منزل اعلام کند که او در حال ورود است، به همان صورتی که او دوست ندارد مادر، خواهر و دخترش در شرایطی که دوست ندارند دیده شوند، او نیز نباید فردی را به این صورت ببیند." (حرعاملی، 1364، ۵٨). از این رو از مسائل عمده ای که در مسکن سنتی به آن توجه شده توجه به حفظ حریم و محرمیت است. حریم ایجاد مرز می کند و به معنای جدایی نیست، بلکه در کلیه شئون زندگی و روابط اجتماعی و به تبع آن در معماری تأثیرگذار است و در عین آنکه حجابی ایجاد می کند، مانع از تجاوز دیگران می شود، تمامیت زندگی را حفظ می کند. حریم حافظ خلوت افراد است تا امکان سیر در حالات درون به دست آید و تعادل میان برون و درون ایجاد گردد. (جبل عاملی، 1374، 110) بر این اساس در این مقاله با استفاده از مدل تحلیلی BDSR ابعاد حریم در 4 نمونه موردی از مسکن سنتی و معاصر در شهر یزد سنجیده می شود. دلیل انتخاب خانه های شهر یزد، حفظ ماهیت کالبدی و معنایی خانه های سنتی و در عین حال خانه سازی(آپارتمان سازی) به شیوه امروز در بافت جدید شهر است که هر دو گونه مسکن(سنتی و معاصر) را به وفور در خود جای داده و برای بررسی مناسب تر از سایر شهرها به نظر می رسد.
معرفی مدل BDSR برای تحلیل «حریم» در مسکن
اصولاً هر مدل تحلیلی به منظور تعمیم به موارد متعدد ارائه می گردد. بدین منظور لازم است:
- اجزا و روابطی را که پس از آن قابل تجزیه شدن نباشد، کشف گردد. این موضوع می تواند به شناخت ساختارهای اولیه مدل بیانجامد.
- ساختارهای اولیه به صورت ایدئوگرام بازنمایی گردد. بدین ترتیب می توان از مشکلات مربوط به عبارات توصیفی رها گشت.
- نحوه ارتباط ساختارهای ابتدایی با یکدیگر نشان داده شود.
- انواع ترکیب بندی در مدل معرفی گردد. بدین ترتیب می توان موارد پیچیده تر را نیز پیش بینی نمود. (راسخی نژاد مقدم، 1385، 58)
در هنگام تحلیل بر اساس مدل، تصمیمات اولیه از آنجا آغاز می شود که آیا فضای مورد نظر فضایی یکپارچه است و یا نیاز به خرد نمودن آن می باشد. در صورت خرد نمودن یک فضای کامل خصوصیاتی بروز می نماید که بر حالات مختلف مجاورت های دو فضا دلالت خواهد نمود. گاه در بین آن دو فضا مانعی قرار می گیرد، گاه یکی از آن دو به نقطه ای دیگر منتقل شده و بین آن دو فاصله به وجود می آید، گاه آنقدر فضاها خرد خواهند گشت که برای رسیدن به فضای آخری می بایست از میان چندین فضای دیگر عبور نمود و در نهایت گاه یک فضا با قرارگیری بین فضاهای دیگر شرایطی خواهد یافت که می توان آن را حلقه اتصال دیگر فضاها دانست. تعاریف زیر، حالاتی هستند که از خرد نمودن یک فضای یکپارچه و کلی با مجاورت های فضایی به وجود خواهند آمد و به عنوان ابعاد حریم فضایی محسوب می گردند.
· مانع (Barrier): خصوصیتی از فضاست که میزان جلوگیری از نفوذ را توسط مرزهای آن فضا مشخص نماید.
· فاصله (Depth): خصوصیتی از فضاست که عمق آن فضا را نسبت به فضاهای دیگر مشخص می نماید.
· مرتبه (Step): خصوصیتی از فضاست که تعداد مراحلی را که می بایست برای رسیدن به یک فضای دیگر پیمود، مشخص نماید.
· حلقه (Ring): خصوصیتی از فضاست که مشخص می نماید یک فضا تا چه میزان میان فضاهای دیگر توزیع شده است. (Colomina, 1994, 18)
حال این سوال مطرح است که چگونه می توان از این خصوصیات ابزاری و تحلیلی برای بررسی حریم فضایی مسکن بهره گرفت؟ پاسخ به این صورت مطرح می شود که در یک چیدمان معماری هیچ گاه نمی توان ادعا کرد که هریک از این خصوصیات تا چه میزان می توانند به افراد مختلف موثر واقع گردند. چرا که تفاوت های فردی تأثیرپذیری از آنها را متفاوت نموده و پاسخ های یکسان به دست نخواهد آمد. لیکن این فرض قابل پذیرش است که هرچه موانع یک فضا از جنسی قوی تر باشد، یا فاصله و مرتبه آن نسبت به فضاهای دیگر بیشتر گردد و یا میزان حلقه شدن آن مابین فضاهای دیگر کمتر شود، دسترسی و نفوذ به آن فضا سخت تر می شود و میزان حریم فضایی بالاتر می رود. چنانچه بتوان برای این خصوصیات قابلیتی در سنجش کسب نمود، می توان به پیش بینی تفاوت های کیفیتی مختلف نیز امیدوار گشت. برای مثال در اغلب خانه های سنتی تعداد مراحلی را که بایستی برای رسیدن به اتاق خواب طی نمود، بیشتر از اتاق مهمان است و این نشانگر حریم فضایی بیشتر اتاق خواب نسبت به مهمان در خانه های سنتی است. از این رو تلاش برای پیشنهاد مدلی تحلیلی برخواسته از این خصوصیات فضایی، با بررسی امکان نفوذ به فضاها می تواند معماران را به پیش بینی میزان حریم آن بستر یاری نماید.
برای رسیدن به مدل BDSR استفاده از ایدئوگرام علاوه بر ساده نمودن نقشه های معماری از مشکلات عبارات توصیفی نیز خواهد کاست. مدل BDSR بر اساس نمایش مانع، فاصله، مرحله و حلقه در پلان به دست می آید. بر این اساس فضاهای اصلی یک پلان معماری را با دایره توخالی، فضاهای ارتباطی را با دایره توپر، فضاهای خدماتی را با دایره و ضربدر و ارتباط مابین آنها با خط نشان داده می شود. لازم به ذکر است موانع فضایی، توسط نمایش یک خط: پله؛ دوخط: جداکننده ضعیف مانند نیم دیوار پیش آمده، دالان باریک و پارتیشن؛ سه خط: دیوار مشخص شده است. بنابراین «سه خط» سخت ترین مانع و «یک خط» آسانترین مانع را نشان می دهد. (همان، 61) همچنین اتاق خواب با حرف اختصاری B، اتاق پذیرایی و نشمین با L، آشپزخانه با K، سرویس بهداشتی با T و ورودی با E نمایش داده می شود. فضاهای ارتباطی نیز با توجه به سلسله مراتب ورود به داخل، شماره گذاری می گردند.
· ابعاد حریم نسبی در مسکن بر اساس مدل تحلیلیBDSR
الف) بررسی موانع نسبی:
مانع می تواند با توجه به میزان بازدارندگی خود به سه دسته تقسیم گردد. مدل اول کاملاً صلب مثلاً یک در، مدل دوم غیرصلب است(مثلاً نیم دیوار، دالان، جداکننده موقتی و یا پارتیشن) و آخری می تواند با به کارگیری جزئیاتی در کف سازی فضاها ایجاد شود و بیشتر با حالتی روانشناسانه همراه گردد. (مثلاً تفاوت در کف سازی، ایجاد پله و...) به طورمنطقی امکان نفوذ به این فضاها از اول به آخر افزایش خواهد یافت. (Chermayeff, 1965, 12)
ب) بررسی فاصله نسبی:
فاصله می تواند با بررسی عمق بین فضاها اندازه گیری شود. موضوع اندازه گیری فاصله نسبت به سه خصوصیت دیگر امری آشنا و ملموس می باشد. برای اندازه گیری فاصله می توان مجموع فواصل یک فضا از فضاهای دیگر یک خانه را به تعداد فضاها منهای یک تقسیم نمود و به این صورت فاصله نسبی آن فضا (Relative Depth) نسبت به کل فضاهای دیگر به دست می آید. (Ibid, 12)
RD=TOTAL/ n-1
ج) بررسی مرتبه نسبی:
مرتبه با تعداد مراحلی که می بایست برای رسیدن به آن فضا پیموده شود، مشخص می گردد. برای اندازه گیری مرتبه نسبی (Relative Step) بر طبق آنکه فضاها چند مرحله از فضای موردنظر دور گشته اند، مرتبه متوسط آن فضا «MS» در سیستم به دست می آید، به عبارتی مجموع مرتبه فضاها از آن نقطه را بر تعداد فضاها منهای یک، تقسیم می شود و در نهایت مرتبه نسبی از این رابطه به دست می آید: (Ibid, 13)
RS=2(MS-1)/n-2
این رابطه ارزشی را در حد فاصله 0 تا 1 ایجاد خواهد نمود. که در آن ارزش کم نشان می دهد آن فضا در کل سیستم دارای مرتبه ای کم بوده و از این رو نفوذپذیر خواهد گشت. از سویی دیگر ارزش بالای این میزان نشان از تمایل آن برای عدم نفوذ خواهد داشت.
RS=2(MS-1)/n-2
MS=TOTAL/n-1
د) بررسی حلقویت نسبی:
حلقه خصوصیتی است که نشان می دهد یک فضا تا چه میزان میان فضاهای دیگر توزیع شده است؛ پس موضوع دیگری با نام حلقویت نسبی(Relative Ring) مطرح می شود. برای به دست آوردن این میزان می توان تعداد حلقه های مستقلی را که از آن فضا می گذرد بر تعداد فضاهای سیستم منهای یک، تقسیم نمود. (Ibid, 13)
n-1 / تعداد حلقه های مستقلی که از آن فضا می گذرد RR=
بر اساس تعاریف فوق، 2 نمونه انتخابی از مسکن سنتی و 2 نمونه از مسکن معاصر مورد ارزیابی و تحلیل قرار می گیرد. که نتایج این تحلیل ها در ادامه به طور کامل بیان گردیده اند. نتایج این بررسی نه تنها اهمیت حریم فضایی در مسکن را نشان می دهد بلکه می تواند در تطبیق با مسکن معاصر، تفاوتهای خصوصیات فضایی مسکن قدیم و جدید را نیز نشان دهد.
تحلیل مسکن سنتی بر اساس مدل
معمار سنتی با توجه به اصل حریم اقدام به طراحی مسکن سنتی می کند. لذا مسکن سنتی محرمیت را با خلق فضای جدید و براساس ایجاد حرمت برای ساکنین و واردین ایجاد می نماید. او ویژگی تفکیک بیرونی و اندرونی و همچنین انحراف دید در ورودی را برای ایجاد مفهوم حریم و محرمیت برمیگزیند. در اصل، تحقق مفهوم بیرونی و اندرونی پاسخی معمارانه به فرمایشات قرآن و احادیث در زمینه محرمیت و خواست های فطری ساکنان مسلمان که همانا محجوب بودن و دوری از چشم نامحرمان است، می باشد و در عین آن، حرمت و احترام میهمانان نیز رعایت می شود؛ بدین ترتیب با حفظ حریم اهل خانه زندگی خانوادگی مختل نمی گردد و باعث افزایش آرامش و تعادل روانی می شود. همچنین از دیگر مصداق های رعایت حریم و ایجاد آرامش روانی، طراحی خانه ها به صورت درون گرا می باشد. این نوع تفکیک و استقلال خانه از محیط پیرامون نیز خود باعث به ارمغان آمدن آرامش درونی می گردد. (مسائلی، 1386، 32)
تحلیل مسکن معاصر بر اساس مدل
در عصر حاضر، حریم خصوصی مسکن قربانی عوامل اقتصادی و اجتماعی شده است. امروزه با حذف تمام یا قسمتی از عناصر توزیعی شامل حیاط، غلامگردش، هشتی و ایوان، دالان و فضاهای بینابین در برخی از واحدهای مسکونی، از میزان امنیت و حفاظت به طور مشخصی کاسته شده است و نقش اتصال دهنده بین اجزا را تنها راهروها بر عهده دارند. (فلامکی، 1384، 241) همچنین در شرایط حاضر، توسعه متراکم مسکونی در شهرها و فشردگی طرح بناها امکان تحقق حیاط مرکزی که درون گرایی را تشدید می کرد و در اصل تمامی پنجره های اصلی خانه رو به آنجا باز می گردید و رو به بیرون تنها روزنه های بسیار کوچکی باز می شد، را به مخاطره افکنده است. عموماً در مسکن معاصر اجزا دارای استقلال عمل نیستند و حریم ها نامشخص است. در حقیقت تمامی این تحولات ابتدا از دوره قاجار شروع و سپس در دوره پهلوی اول و دوم باعث کمرنگ شدن درون گرایی و آشکار شدن مظاهر برون گرایی در خانه ها گردید که تا به امروز نیز ادامه یافته است.
·
بررسی تطبیقی ابعاد حریم در مسکن سنتی و معاصر(نتایج مدل):
نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه تطبیقی مسکن معاصر و سنتی به شرح زیر بیان می گردد:
1- در خانه های سنتی اتاق مهمان (پنج دری) تعداد بیشتر و نفوذ به آن دشوارتر بوده است به طوریکه موانع نسبی (RB) در خانه عرب کرمانی برابر 28 و در خانه بی بی رقیه برابر 25 است. ولیکن در خانه ها معاصر موانع فضای پذیرایی ضعیف گشته اند. به طوریکه موانع نسبی اتاق پذیرایی در بازه 20 تا 22 متغیر هستند و این نشان می دهد در پلان خانههای سنتی علاوه بر استفاده از موانعی قوی تر تفکیک اتاق مهمان از دیگر فضاها با ویژگی فاصله نیز تلفیق می گشت.
2- در مورد موانع در اتاق های خواب در خانه های سنتی که معمولا سه دری این وظیفه را انجام می داد می توان بیان کرد که خانه های کوچکتر که یک حیاط مرکزی داشتند مانند بی بی رقیه موانع نسبی(RB) درصد پایین تری را به خود اختصاص داده اند و در خانه های بزرگتر عرب کرمانی موانع نسبی اتاق خواب بیشترند. این نشانگر رابطه مستقیم وسعت منزل با موانع و عدم نفوذ آسان به به محل استراحت و خواب می باشد. در خانه های معاصر مورد بررسی به علت استفاده از درب ورودی برای تک تک اتاق ها موانع نسبی همچنان در سطح نسبتاً بالایی ارزیابی شده اند، ولیکن فاصله نسبی اتاق های خواب که کاملا کاهش یافته نشانگر این است که میزان موانع نسبی تنها به دلیل استفاده از مانع «درب» که بالاترین میزان بازدارندگی را به خود اختصاص می دهد است، چنانکه درب اتاق باز بماند موانع نسبی اتاق خواب به شدت کاهش می یابد و از راهرو یا اختلاف سطح برای افزایش موانع نسبی استفاده نشده است.
3- در مورد ورودی باید اذعان کرد که در خانه های سنتی بیشترین موانع نسبی مربوط به ورودی خانه ها می باشد و این مسئله نشانگر اهمیت وجود مانع در دنیای درون و دنیای بیرون خانه می باشد. در خانه های معاصر با جهت شمالی نیز به دلیل وجود حیاط در جلوی خانه این خصوصیت تا حد زیادی رعایت می شود.
4- در خانه های سنتی فضای آشپزخانه در جهات فرعی حیاط مرکزی قرار گرفته که موانع نسبی بالایی را به خود اختصاص می دهد. به نظر می رسد در خانه های سنتی سعی بر آن بوده تا آشپزخانه و یا همان مطبخ دور از دسترس و چشم افراد نامحرم قرار گیرد و به گونه ای فضای خدماتی و فرعی خانه محسوب می شده است. در صورتی که چنین دیدگاهی نسبت به فضای آشپزخانه در خانه های معاصر از بین رفته و بنابراین خصوصیت موانع نسبی نیز در این فضا کاهش یافته است. علی الخصوص برخی از خانه های معاصر که به صورت آشپزخانه باز ( OPEN) طراحی شده اند، از میزان این مانع کاسته شده است و بیشتر فضای آشپزخانه در ارتباط با در ورودی خانه قرار گرفته که این ارتباط در خانه های امروزی مورد پسند و مناسب است و توصیه می گردد.
5- سرویس بهداشتی نیز از دیگر فضاهایی است که موانع نسبی آن در دوره سنتی و معاصر به میزان زیادی تغییر کرده است و دلیل آن قرار گیری سرویس بهداشتی در داخل فضای خانه و در ارتباط کامل با سایر فضاهاست. در خانه های سنتی فضای آبریز و یا همان سرویس بهداشتی، فضایی آلوده به شمار می رفت که منبع گازهای بدبو و مضر برای ساکنین بود. به همین دلیل دورافتاده ترین بخش خانه در گوشه های حیاط مرکزی به قرارگیری این فضا اختصاص می یافت. در خانه های امروزی به ناچار این فضا در داخل خانه قرار گرفته و اثرات زیانبار ناشی از ساطع نمودن گازهای نامطبوع و بدبو به داخل ساختمان را نیز به دنبال دارد. کم شدن فاصله نسبی این فضا با سایر فضاها در خانه، گواهی بر این ادعاست.
6- فاصله نسبی (RD) که برای اندازه گیری عمق بین فضاها کاربرد دارد از جمله مواردی است که نسبت به سایر فاکتورها تغییرات بسیاری کرده است و بزرگترین دلیل آن، کم شدن وسعت خانه ها می باشد. در برخی موارد، کم شدن فاصله میان فضاها در خانه های معاصر ادغام فضاها را در بر داشته است به طوریکه در مسکن جدید فضاهای بسیاری وجود دارد که خصوصیات آنها با یکدیگر متناظر می باشند. (مثلاً اتاق های خواب با هم، آشپزخانه و پذیرایی با هم) ولیکن در مسکن سنتی هیچ دو فضایی را نمی توان یافت که خصوصیاتی نظیر هم داشته باشند، این به معنای از بین رفتن تنوع در ذات کیفیت فضایی چیدمان های امروزی است و احتمالاً به همین علت است که غالبا در بازسازی خانه ها، جای برخی از فضاها به راحتی با یکدیگر جابه جا می شود و به طور قطع این جابه جایی در فضای خانه های سنتی به راحتی امکان پذیر نبوده است.
7- فاصله نسبی اتاق مهمان در خانه های سنتی رفتار جالب توجهی دارد. با اینکه خانه عرب کرمانی دو حیاط مجزای بیرونی و اندرونی دارد و خانه بی بی رقیه تنها یک حیاط دارد ولیکن در هر دو نمونه در حدود 16.5 می باشد. بنابراین یافته ها نشان می دهد این مقدار بسته به وسعت خانه کاملاً متغیر است و تفکیک خانه به دو بخش بیرونی و اندرونی بر موانع و مرتبه نسبی تأثیر گذاشته و بر افزایش فاصله نسبی تأثیر چندانی ندارد.
8- در خانه های سنتی هم فاصله نسبی و هم موانع نسبی اتاق های خواب در حد بالایی است و این مسئله نشانگر عدم نفوذپذیری آسان به محل خواب و استراحت ساکنین بوده که با محرمیت در ارتباط کامل است. در خانه های معاصر فاصله نسبی اتاق های خواب به میزان زیادی کاهش یافته است. هرچند در تمامی موارد با استفاده از موانعی مانند «درب» میزان موانع نسبی اتاق های خواب را بالا برده اند ولیکن بهره گیری از «درب» به تنهایی نمی تواند مناسب باشد و در خانه هایی که تفکیک حوزه فضایی با استفاده از راهرو صورت گرفته است، مانند نمونه تیپ 1 که توسط یک راهروی پله دار و یک پاگرد از فضای پذیرایی خانه جدا گشته و مانع نسبی 35 را که تقریباً برابر و یا بیشتر از موانع نسبی خانه های سنتی می باشد، به خود اختصاص داده است.
9- فاصله نسبی ورودی در خانه های سنتی بسیار بالا بوده، به طوریکه در خانه بی بی رقیه بیشترین فاصله نسبی مربوط به ورودی است. در این مورد فقط یک ورودی و یک حیاط مرکزی وجود دارد. در تمامی خانه هایی که دو ورودی دارند و یا یک ورودی که بین دو حیاط مرکزی تقسیم می شود (مانند خانه عرب کرمانی) فاصله نسبی ورودی به مقدار کمی کاهش یافته است و این مسئله به دلیل آن است که یکی از ورودی ها به سمت اندرونی و دیگری به سمت بیرونی هدایت می شود و در حقیقت وظیفه هدایت مسیر توسط دو مسیر مجزا صورت می گیرد. در خانه های معاصر فاصله نسبی ورودی کاهش یافته و می توان این را به کوچک تر شدن مساحت خانه ها نسبت داد. در نمونه های خانه های شمالی به دلیل اینکه حیاط در ابتدای خانه قرار می گیرد فاصله نسبی ورودی افزایش چشمگیری می یابد. به نحوی که در نمونه شماره 1 که در جهت شمالی است فاصله نسبی ورودی برابر 12.12 و در نمونه تیپ 2 که جنوبی است برابر 8.7 می باشد.
10- نتایج تحلیل نشان می دهد آشپزخانه جزء فضاهایی است که فاصله نسبی آن در خانه های سنتی و معاصر تغییر زیادی پیدا کرده است. در خانه های سنتی آشپزخانه در فاصله نسبی بالایی قرار داشته و معمولاً از در ورودی خانه و سرویس بهداشتی (آبریز) با فاصله قرار می گرفته است. این مسئله در خانه های معاصر بالعکس شده است به نحوی که آشپزخانه فاصله نسبتاً کمی با در ورودی و سرویس بهداشتی دارد. البته کم شدن فاصله تا در ورودی مورد تأیید ساکنین امروزی است. ولیکن کم شدن فاصله بین آشپزخانه و سرویس بهداشتی که اکثر نمونه های مورد بررسی معاصر رخ داده است، از لحاظ بهداشتی نامناسب می باشد و بایستی حتی الامکان این دو فضا از هم فاصله بگیرند.
11- در خانه های معاصر با دو نوع خانه با نشیمن و بدون نشیمن روبه رو هستیم که در آپارتمان های بدون نشیمن تنها از یک فضا برای گردهمایی خودمانی و پذیرایی استفاده می شود. در بررسی نمونه تیپ 1 از نوع خانه های بدون نشیمن و نمونه تیپ 2 از نوع خانه هایی هستند که پذیرایی و نشیمن در آنها تفکیک گردیده است. تحلیل این دو نوع مسکن معاصر نشانگر خصوصیات فضایی متفاوت در ویژگی های مانع، مرتبه و حلقه می باشد. به گونه ای که نشیمن، فضایی است با مرتبه کم و حلقویت زیاد که نسبت به کل فضاهای دیگر یک مجموعه نفوذ به آن آسانتر خواهد بود. در حالیکه اتاق پذیرایی عکس این شرایط را دارد. چرا که می بایست با ایجاد شرایطی سخت تر برای نفوذ هم برای فرزندان و دیگر افراد ساکن در منزل و هم میهمانان با بقیه فضاهای منزل محدودیت هایی را ایجاد نماید و به این صورت محرمیت لازم ایجاد گردد. در نمونه های مورد بررسی بدون نشیمن فضای L1 هم به عنوان نشیمن و هم پذیرایی مورد استفاده قرار می گیرد و L2 به عنوان ناهارخوری استفاده می گردد. در نمونه های نشیمن دار L1 فضای پذیرایی و L2 نشیمن می باشد. همان طور که مشخص است در نمونه بدون نشیمن حلقویت نسبی(RR) فضای L1 (نشیمن و پذیرایی با هم) برابر 0.25 و مرتبه نسبی آن برابر 1.33 می باشد که نشانگر حلقویت نسبی زیاد و مرتبه کم می باشد و این در حالیست که در نمونه تیپ 2 که نشیمن و پذیرایی از هم تفکیک شده اند، حلقویت نسبی فضای L1 که تنها کاربری پذیرایی دارد، برابر صفر و مرتبه نسبی برابر 1.66 است که این نیز بیانگر حلقویت کم و مرتبه بیشتر می باشد. همچنین در خانه تیپ 2، فضای L2 که به عنوان نشیمن مورد استفاده قرار گیرد، دارای حلقویت نسبی زیاد و مرتبه کم نسبت به سایر فضاها می باشد، که این مسئله مطابق با اصول جانمایی فضای نشیمن و پذایرایی در مسکن می باشد و برای آرامش ساکنین نیز مناسب تر است. زیرا هنگامی که این دو فعالیت به یک فضا منتقل شوند، آن فضا در درون خود با امری متضاد مواجه می گردد که مشکل آن را نمی توان تنها با تغییر در ابعاد فضا حل نمود، چرا که بنا اساساً از شیوه تقسیم و شرایط حاصل گشته از خصوصیات فضاهای خود رنج می برد. به عبارتی فضایی خلق گشته که می بایست هم نفوذپذیر باشند و هم نباشند.
12- در خانه های سنتی تعداد مراحلی که بایستی طی کرد تا به اتاق های خواب (سه دری) رسید، بیشتر بوده و بنابراین مرتبه نسبی اتاق خواب میزان بیشتری نسبت به نمونه های امروزی داشته است. در این خانه ها گاهی بالا بودن مرتبه نسبی به حدی می رسد که در بسیاری از خانه ها فضای بیرونی و اندرونی از هم تفکیک می شوند و فضای اندرونی به محل زندگی ساکنین خانه اختصاص می یافت و بنابراین برای رسیدن از بخش های مختلف خانه به اتاق های خواب بایستی مراتب بیشتری پیموده شود. تحلیل خانه هایی که دو بخش اندرونی و بیرونی مجزا دارند(خانه عرب کرمانی) نیز نشانگر مرتبه نسبی بیشتر در اتاق خواب است. در مقابل از مرتبه نسبی اتاق خواب در خانه های معاصر به شدت کاسته شده به طوریکه در دو نمونه مورد بررسی علی الخصوص در نمونه تیپ 2 که مرتبه نسبی 1.5 دارد، اتاق خواب به گونه ای قرار گرفته که هیچ گونه حریمی میان آن و اتاق پذیرایی مهمان در نظر گرفته نشده است و این مسئله می تواند از لحاظ حفظ حریم ساکنین خانه مشکل ساز باشد.
13- مرتبه نسبی در ورودی خانه های سنتی و خانه های معاصر تفاوت چندانی با یکدیگر نکرده و در همه خانه ها (هم در سنتی و هم در معاصر) در بازه میان 2 تا 3.33 متغیر است. این مسئله نشان می دهد در نمونه های مورد بررسی همچنان فضاهای مختلفی برای ورود به خانه های معاصر در نظر گرفته شده که میزان مرتبه نسبی آن را نسبتاً بالا برده است. هرچند ریز فضاهایی شامل هشتی و دالان ورودی در خانه های معاصر حذف شده ولی قرارگیری عناصری مانند حیاط، راه پله و یا راهرو میزان مرتبه نسبی این خانه ها را در حد تقریباً مناسبی نگه داشته است.
14- مرتبه نسبی سرویس بهداشتی در خانه های سنتی و معاصر با یکدیگر تفاوت دارد. طوریکه مرتبه نسبی در خانه های سنتی بالاتر و در خانه های معاصر کمتر است. و این مسئله نشانگر این مطلب است که در خانه های سنتی، با توجه به اینکه سرویس بهداشتی مکانی آلوده محسوب می گردد لذا تعداد مراحلی که برای رسیدن به آن بایستی پیمود، افزایش یافته و در برخی نمونه ها بیشترین مرتبه نسبی مربوط به این فضا می باشد. این در حالیست که به ناچار و به دلیل آپارتمان نشینی مرتبه نسبی سرویس بهداشتی در خانه های امروزی کاهش یافته و حتی در برخی نمونه ها مانند نمونه تیپ 1 تنها با دو حرکت (2 مرتبه) از سرویس بهداشتی به آشپزخانه راه دارد. لازم به ذکر است در خانه های سنتی کمترین مرتبه بین سرویس بهداشتی و آشپزخانه 3 می باشد(خانه بی بی رقیه) که در آن نیز با افزایش موانع نسبی که شامل استفاده از راهرو های طولانی و ریز فضاهای جداکننده و چندین درب این کمبود، تعدیل شده است. (مانع نسبی در حدود 8)
15- نتایج تحلیل نشان می دهد میزان حلقویت نسبی در تمامی فضاهای یک خانه سنتی بسیار بیشتر از فضاهای خانه های معاصر است. طوریکه در اتاق مهمان، اتاق خواب، آشپزخانه و یا سرویس بهداشتی این توزیع فضایی دیده می شود. همان طور که نتایج دریافتی نشان می دهد بیشترین فضایی که مابین فضاهای دیگر توزیع شده، مربوط به اتاق مهمان می باشد. البته در خانه های سنتی تنها یک اتاق مهمان موجود نبود و حتی یک فضا به نام بیرونی به پذیرایی مهمان اختصاص می یافت که این نشانگر سنت دیرینه ایرانیان و توصیه های اسلام در خصوص گرامی دانستن مهمان و ارج نهاندن به حضور وی در خانه، بوده است. در خانه های امروزی بنا به کوچک شدن وسعت خانه ها، فضای مهمان کاهش یافته طوریکه در برخی خانه ها به ناچار فضای نشیمن و فضای پذیرایی مهمان در یکدیگر ادغام شده اند و همان طور که بیان گردید، مشکلاتی در این زمینه توزیع فضایی این در فضا ایجاد کرده اند. که حتی الامکان برای حل این مشکل جداسازی فضای نشیمن و پذیرایی از یکدیگر توصیه می گردد.
نتیجه گیری
مسکن سنتی ایران با بهره گیری از تعالیم اسلامی ساختاری را ارائه می دهد که موجب تحکیم روابط اجتماعی و آرامش روانی افراد در رابطه با یکدیگر می گردد. در حقیقت خانه و خانواده در اسلام حدود و حریمی دارد که بایستی رعایت شود و مورد تعدی و مرزشکنی قرار نگیرد. بر این اساس در این مقاله ابعاد حریم در چهار مقوله موانع نسبی، فاصله نسبی، مرتبه نسبی و حلقویت نسبی در دو گونه مسکن سنتی و مسکن معاصر درنظر گرفته شد و مورد بررسی تطبیقی قرار گرفت. بررسی تطبیقی صورت گرفته نشانگر تحولی چشمگیر در حریم فضایی مسکن معاصر است. این تغییر و تحولات که روز به روز در حال گسترش است و ابعاد حریم را مشکل ساز ساخته است، دلیلی بر بحران هویت مسکن معاصر است که متأسفانه اخیراً گریبان گیر صنعت خانه سازی کشورمان شده است. هرچند امروزه افزوده شدن هویت مدرن امری لاجرم و کاملاً محسوس است. ولیکن این مسئله موجب ظهور هویت های چندگانه با میزان تأثیر متفاوت در کشورگردیده است. در ایران پس از انقلاب اسلامی احیاء مذهب به عنوان اصلی ترین بخش از حیات اجتماعی جامعه ایرانی موضوع اصلی قرار گرفت و رویکرد دینی در تمامی شئون زندگی اجتماعی مدنظر واقع گردید. هرچند که دین به عنوان یک اصل پذیرفته شده پس از انقلاب هرگز به دنبال افتراق میان افراد مختلف جامعه نبود و همواره شعار برابری انسان ها و احترام به اندیشه ها مطرح بوده اما رویکردهای تندرو و تمامیت طلب که از دین به عنوان ابزاری جهت در اختیار گرفتن همه عرصه ها در کشور استفاده کردند، موجب پدیدار گشتن شکاف های بسیار عمیقی میان افراد مختلف اجتماع با عقاید مذهبی متفاوت گردیدند و نتیجه آن به انزوا رفتن یا مهاجرت بخشی از اجتماع ایرانی بود که همسو با این جریان فکری در جامعه نبودند؛ در نتیجه تعلق خاطر نسبت به جنبه های دیگر حیات اجتماعی و مدنی نیز رفته رفته کمرنگ گردید. پیامد این موضوع مسئله هویت نیز در ارتباط جدایی ناپذیر با مذهب قرار گرفت و آنها که از میوه ممنوعه چیدند متهم به بی هویتی گردیدند. همچنین اگر در سال های اخیر معماری مذهبی صورت گیرد بیشتر متوجه مکان های مذهبی مانند مسجد است و بناهایی مانند مسکن کمتر مورد توجه می باشند. همین مسئله موجب به وقوع پیوستن بحران هویت در طراحی و ساخت مسکن کشورمان شده که برخی از اصول طراحی مسکن سنتی مانند اهمیت دادن به اصل حریم نیز مختل گردیده است. حتی چنانچه خانه هایی با الگوی ایرانی- اسلامی طراحی و ساخته شود، گسسته و لجام گسیخته است که بیشتر رویکردی دکوراتیو را در بر دارد و بیانگر مفاهیم حریم و محرمیت به کار رفته در خانه های سنتی نمی باشد. لذا مباحث عنوان شده در این مقاله می تواند به عنوان سرآغازی برای بازآفرینی حریم در مسکن معاصر مورد استفاده قرار گیرد.
منابع و مراجع
· قرآن کریم
· جبل عاملی، عبدالله.(1374)، خانه های اصفهان در دروان معاصر، مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، ارگ بم، ج 4، سازمان میراث فرهنگی، تهران.
· حاجيقاسمي، کامبيز.(1375)، گنجنامه فرهنگ آثار معماري اسلامي ايران، خانه های یزد، دانشگاه شهيد بهشتي، دانشکده معماري و شهرسازي، مرکز اسناد و تحقيق: شرکت توسعه فضاهاي فرهنگي.
· حر عاملي، محمد بن حسن. (1364)، ترجمه وسائل الشيعه، کتاب جهاد النفس، مترجم علی صحت، ناشر ناس.
· دیلمان، هارالد.(1354)، یورک کی رخه نمان و هربرت فیفر، ترجمه و تنظیم: انجمن تعاون دانشجویان، دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.
· راسخی نژاد مقدم، مرتضی.(1385)، زبان پنهان فضا، پایان نامه دکتری دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده معماری و شهرسازی.
· فلامکی، محمدمنصور.(1384)، حریم گذاری بر ثروت های فرهنگی ایران، چاپ نخست، تهران، نشر فضا، تهران.
· مسائلی، صدیقه. (1386)، نقشه پنهان، دست آورد باورهای دینی در معماری. تحلیل تأثیر تفکر اسلامی بر مسکن سنتی کویری ایران: نمونه کرمان، پایان نامه دکتری معماری، دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا.
· مهندسین مشاور آرا. (1390)، طراحی و ساخت آپارتمان مسکونی منطقه صفاییه یزد.
· Chermayeff, Serge.(1965), Title Community and privacy; Toward a new architecture of humanism Contributor Alexander, Christopher, Publisher Anchor Books Doubleday.
· Colomina, Beatriz.(1994), Title Privacy and publicity: modern architecture as mass media Publisher MIT Press.
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 3:39 توسط سیده صدیقه دادور
|